تیترنمارسانه نگار

مدیریت افکار عمومی در بحران مذاکرات: نقش سیاستگذاری رسانه‌ای

یادداشت اختصاصی رسانه نگاران

ما تقریبا با سیاست گذاری رسانه ای بیگانه ایم، برنامه بلند مدت و خط مشی های کلی از پیش موجود برای خط دهی رسانه ای در زمان امواج رسانه ای مهم؛ ما تنها با اجرای رسانه آشنایی داریم: انتشار اخبار و تحلیل ها در مورد وقایع.
آریا یونسی

آریا یونسی

رسانه نگار/ پژوهشگر و دانشجوی دکترای فلسفه/ یادداشت نویس: ایبنا، امتیاز، منهای فوتبال/ دبیرداخلی نشریات تخصصی اسفار و پژوهشهای مابعدالطبیعی/ نویسنده کتابهای فخر رازی، ماخذشناسی آثار علامه طباطبایی

 

نداشتن سیاست گذاری رسانه ای بلایی خانمان سوز است. باعث می شود همیشه واکنشی، منفعل و در معرض تنش باشیم. نداشتن سیاست رسانه ای در موضوعات مهم خود را به خوبی نشان می دهد. یک مورد آن درباره موضوع مذاکرات است.
برای اذهان دقیق امیدواری به مذاکرات جز کورسویی نبود اما افکار عمومی داخلی در حال حاضر درباره مذاکرات نوعی پریشانی و عدم هماهنگی را تجربه می کند و دو دستگی های زیادی دیده می شود. این موضوع پس از سخنرانی رهبر انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و بی‌فایده بودن مذاکرات و صحبت‌های رئیس مجلس در روز بعد درباره شروط ننگین آمریکایی ها در مذاکرات بیشتر خود را نشان داد. اما چرا ما نتوانستیم افکار عمومی خود را مدیریت کنیم؟ دلیل آن نداشتن سیاست گذاری رسانه ای است.
در بین سیل اخبار و تحلیل ها تقریبا هیچ اثری از بیان وقایع تاثیر گذار در یک ماه اخیر نیست، بلکه همه رسانه ها از آمادگی ترامپ برای توافق نوشته اند. اما این حقیقت نداشت بلکه این آمریکایی ها بودند که باب هرگونه مذاکرات را بستند و این واقعیت بیان نشد. گم شدن چند خبر مهم و اشتباهات متعدد رسانه ای سبب شد که اکثریت افکار عمومی تصور کند که ایران کنشگرانه باب مذاکرات را بسته است. این چند خبر و اشتباه رسانه ای را مرور کنیم.
اولین اشتباه مهلک در سیاست گذاری رسانه ای این است که اطلاعات محرمانه باید از قبل به چند رسانه داده شود؛ کاری که رسانه های خارجی می کنند: ابتدا رسانه های مهم به نقل از مقامات آگاه و اغلب ناشناس برخی از واقعیات مهم را به رسانه ها درز می دهند. آنگاه پس از آمادگی افکار عمومی مواضع رسمی اعلام می شود.
خبردادن رئیس مجلس از وجود نامه ای حاوی شروط آمریکایی ها درباره توان دفاعی و موشکی ایران بدون اینکه زمزمه آن قبلا به رسانه ها رسیده باشد چه معنایی دارد؟ آیا رییس قوه مقننه شان سخنگویی دارد؟ راه درست آن بود که قبلا حداقل یک رسانه آن را افشا می کرد و یکی از مقامات رسمی آن را تایید می کرد. شروطی که برای اکثریت مردم غیرقابل قبول است و رسانه ای شدن آن به هماهنگی در سپهر عمومی داخلی کمک شایانی می کرد.
در حال حاضر یک هفته بیشتر است که «تفهیم نامه» ای با عنوان «فشار حداکثری بر حکومت ایران برای بستن همه راه ایران به بمب هسته ای و مقابله با اقدامات مخرب ایران» در سایت کاخ سفید به صورت رسمی اعلام شده که تمام وزارت ها و سازمان های دولتی امریکا را خطاب قرار می دهد. سندی ضد ایرانی و عکس مواضع قبلی که باب هر مذاکره ای را می بندد. تقریبا هیچ اطلاع رسانی مهمی درباره این سیاست اعلامی جدید وجود ندارد و برای رساندن آن به اکثریت مخاطبان تلاشی نشده است. رسانه های دولتی نه تنها توجه خاصی به این اعلام موضع نداشته اند بلکه تنها بعد از چند روز به مصاحبه های خبری رئیس جمهور امریکا توجه کرده اند!
دو خبر دیگر هستند که باید در کنار هم دیده شوند: یک نکته که مک کنزی ژنرال بازنشسته آمریکایی و رییس پیشین سنتکام در ۱۵ مهر در گفتگو با سی بی اس نیوز مطرح کرد و دیگری ارسال تسلیحات خاصی برای اسرائیل که بایدن جلوی آن را گرفته بود اما ترامپ منع را برداشت و به اسرائیل داد. این دو نکته چنین هستند:

۱. مک کنزی در پاسخ سوال مجری درباره حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران گفت که تاسیسات هسته ای ایران بسیار پیچیده، دور از هم، در عمق زمین و بسیار مستحکم هستند و اسرائیلی ها توان لازم و تسلیحات مناسب آن را ندارند، اما امریکا تسلیحات مناسب را دارد.

۲. خبر ارسال بمب های ۲۰۰۰ پوندی بود که بایدن جلوی ارسال آن به اسرائیل را گرفته بود اما در ۷ بهمن این بمب ها به دستور ارسال شدند. این بمب ها مخصوص نابودی استحکامات سیمانی و فلزی بزرگ هستند، موردی که در کنار حرف مک کنزی می تواند معنای دیگری بدهد. مخصوصا ارسال آنها پس از آتش بس حماس و حزب الله.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا